مدیران خلاق؛ ضامن اثربخشی و کارآیی
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۶۸۷۹۰
احمد مرآتیان در دنیای اقتصاد نوشت: در هر سازمانی، تمام مشاغل، خصوصا مناصب مدیریتی، نیاز به ایفای نقش مخصوص به خود دارند و مدیران باید بتوانند نقش مربوطه را به خوبی «بازی» کنند. بنابراین، برای هر جایگاهی نقش مربوطه باید شناخته شود تا مدیریت آن به خوبی انجام شود.
از آنجا که مدیریت تقلیدپذیر نیست، هر یک از این نقشها برای نوعی از مدیریت مناسب است و نمیتوان و نباید آن را برای نقش مدیریتی دیگری تقلید کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از این منظر و از لحاظ تیپ و خصلتهای مدیریتی، مدیران به چهار دسته (تیپ) متفاوت تقسیم میشوند که هر کدام از آنها در رفتارهای مدیریتی، نوع نگرش، روش برخورد با مسائل، دغدغهها، سلیقههای کاری، و تعریف اولویت ها، سلیقههای مخصوص به خود و حتی متضاد با دیگر تیپهای مدیریتی را دارند.
این تفاوتها هم در حالت مطلوب و هم در حالت سوء مدیریت، در هر کدام از تیپهای مدیریتی متمایز هستند و به ترتیب اجرای نقش مدیریتی خود، از مرحله تولد سازمانها به شرح زیر تقسیم میشوند:
۱-مدیران خلاق یا کارآفرین، Entrepreneur) E)
۲- مدیران فعال یا اثربخش، Producer) P)
۳- مدیران نظم دهنده یا اداری، A (Administer)
۴- مدیران وحدت بخش، Integrator) I)
این دسته بندی، مدیران را از نظر نوع نگاه، نقش مناسب و مفید بودن آنها در دورههای مختلف عمر سازمان و نیز جایگاههای مختلف تعریف میکند. این در حالی است که به طور کلی، مدیران علاوه بر داشتن یک تیپ مدیریتی غالب، دارای ویژگیها و خصلتهای تیپ دومی هم به شکل کم رنگتر هستند. بهطور مثال، مدیر PA نمونهای است که خصلت P خصیصه اصلی و A خصلت ثانویه و کم رنگتر اوست. لازم به ذکر است که در مواردی، یک مدیر حتی به تنهایی میتواند هر چهار نقش را به خوبی ایفا کند. این موضوع نشان از توان، ظرفیت و درک بالای مدیریتی چنین فردی دارد که توانسته در هر برهه تاریخی از عمر سازمان خود، ضرورت و نیاز اساسی آن مرحله با تیپ مدیریتی را به خوبی شناخته و آن را به خوبی ایفا کند. البته هر چه سازمانها بزرگتر میشوند، این موضوع مشکلتر و حتی غیرممکن میشود.
این مطلب که در چند قسمت ادامه دار تهیه شده، به ترتیب به شرح تیپهای مدیریتی با جزئیات میپردازد.
۱- مدیران خلاق یا کارآفرین (E)خلاقیت به معنی به کار بردن تواناییهای ذهنی برای ایجاد یا خلق مفهومی جدید است و تداوم حیات سازمان به آن بستگی قابلتوجهی دارد. به عبارت دیگر، خلاقیت یک توانایی فکری است که میتواند به یک اختراع یا ایجاد ایدهای بکر در فرد خلاق منجر شود.
کارآفرینی هم فرآیندی است که در آن فرد کارآفرین با ایدههای خلاقانه خود و نیز شناسایی فرصتهای جدید، به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نوآور و رشدیابندهای اقدام میکند که توام با پذیرش ریسک است و در نهایت به معرفی محصول یا خدمت جدیدی به جامعه منجر میشود.
مهارتهای خلاقیتی با ارزشهای فکری زیر همراه است:
۱- شکستن عادتها
۲- به تعویق انداختن ارزیابی و قضاوتها
۳- درک پیچیدگی مسائل دشوار و درگیر شدن با آنها
۴- متفاوت دیدن مسائل و مشاهده امور به شیوه تازهای که قبلا به آنها توجه کافی نشده
۵-وسعت فکر و برقراری ارتباط میان ایدههای متفاوت که ارزشهای فکری را تقویت میکند
۶- شکوفا کردن اعتماد به نفس همکاران
۷- انتصاب افراد خلاق در پستهای نیازمند به تصمیمات سریع
۸- اجازه عملی کردن پروژههای آزمایشی برای افراد خلاق بدون ترس از عواقب آنها و ریسکپذیری حساب شده
۹- انعطاف پذیر کردن سازمان.
بر این اساس؛ آنها نه تنها خود افرادی مبتکر هستند، بلکه از نوآوری همکاران استقبال و حمایت میکنند و قادرند رابطه نزدیک تری با نوآوران داشته باشند. بدین ترتیب ایدههای آنان را به پروژههای واقع گرایانه بدل میکنند و در برانگیختن گروه و تسهیلِ خلاقیت جمعی موثرند.
مدیران خلاق، معمولا با عنوان کارآفرین نیز شناخته میشوند که ترجمه واژه Entrepreneur در زبان فرانسوی است و دارای این دو ویژگی مهم هستند:
۱- داشتن اطلاعات عمومی نسبت به آینده
۲- قدرت و شهامت خطرپذیری. آنها مخاطره یک فعالیت اقتصادی را میپذیرند و دست به یک نوآوری میزنند.
آنها عموما نیرویی محرک برای نوآوری بخشهای استراتژیک سازمان و دارای ویژگیهای یک رهبر کارآمد مانند قدرت دید، تجربه و انگیزه تواناسازی هستند و به طور دائم در حال ترفیع ایدهها و توان خود در انجام امورند و خود را متعهد به ایجاد و حفظ روابط مناسبی با افراد خلاق میدانند. ایدهها و افکار نوآورانه، آنها را معمولا از مرحله تفکر به مرحله عملگرایی میرساند
و خلاقیت فردی و جمعی کارکنان را افزایش میدهد و بهبود میبخشد. معمولا آنها به راحتی از کنار مسائل و مشکلات اطراف خود نمیگذرند و حلال مشکلات هستند. خلاقها دارای صلاحیتی هستند برای اندیشیدن به راهحلهای تازه و مفید به منظور حل مشکلات. به عبارت دیگر، دارای درخشش یک اندیشه و به وجود آوردن نظر و ایدههای نو در جنبههای فکری و نظری در فعالیتهای ذهنی و طراحی هستند. از خصلتهای آنان، داشتن تفکراتی برای یافتن چیزهای جدیدی است که هنوز به بازار نرسیده است.
در حالت کلی، تعریف رایج در مورد افراد کارآفرین این است که کارآفرین فردی است که با تشخیص فرصت و تبدیل ایده و فکر جدید به یک کسب و کار و با بسیج منابع که توأم با مخاطره مالی، اجتماعی و حیثیتی است، محصول و خدمت جدید به بازار ارائه میکند.
نوع و مدل اندیشه و تفکر این مدیران، دائما و به طور عمیقی درگیر تجسم و ساده کردن و فرموله کردن مسائل برای حل آنها و استخراج مفاهیم جدید و تجزیه و تحلیل آنهاست.
آنها با شناخت واقعیت ها، چیدمان مناسبی را در ذهن خود ساخته و به کمک اندیشه خلاقانه خود، نتایج، موارد و مفاهیم جدیدی را استخراج و خلق میکنند. در حالی که به علت تمایلی که به تحول دارند به نظر بعضی افراد، انسانهای سرکشی هستند، ولی واقعیت این است آنها معمولا افراد باهوشی هستند. توان دیدن آنچه دیگران در آن برهه نمیتوانند ببینند، بعضا باعث تصور سرکش بودن آنها میشود.
واقعیت مهم این است که در دنیای کسب و کار امروز، محصولات و خدمات به قدری پیچیده، پویا و در عین حال نامطمئن شده اند که مجبوریم برای رشد، پیشرفت و حتی بقای سازمانمان هر لحظه درگیر حل مشکلات جدیدی باشیم؛ بنابراین با وجود مدیر خلاق، آینده سازمان از نظر اثربخشی (تحقق اهداف اولیه از ایجاد سازمان) و کارآیی (سودده و اقتصادی بودن فعالیتهای آن) تضمین میشود، چون با توجه به افق دید بلندمدتی که دارد و با استفاده از قدرت تخیل قوی خود آینده سازمان را تشخیص میدهد؛ بنابراین قادر است فرصتها را به خوبی شکار کرده و شرایط سازمان را با وضعیتهای مختلف و بعضا متضاد به سرعت تطبیق داده و تحولات موردنیاز را عملی سازد.
بهطور کلی، این دسته از مدیران، از وضع موجود ناخشنودند و آگاهی کافی و تمایل همیشگی دارند که در وضع موجود تغییرات داده شود. معمولا پیشگام هستند و آنچه باعث پیروزی آنها میشود، شناخت به موقع تغییرات محیطی و طراحی استراتژیهای مناسب در برخورد با این تغییرات است.
آنها مسائل را با روشهای غیرمعمول و جاری حل و فصل میکنند و معمولا در حل مشکلات و شرایط بحرانی بسیار موفق هستند. ولی در جزئیات مشکل دارند، حواس آنها به آسانی پرت میشود و معمولا کارها را تا آخر دنبال نمیکنند. آنها وقتی کاری را به شیوهای ابتکاری و متفاوت از روال معمول انجام میدهند، احساس رضایت داشته و لذت میبرند.
تحمل قبول ابهام را دارند و عدمقطعیت را به عنوان بخشی از زندگی خود پذیرفتهاند. بنابراین، کاملا آمادگی انجام کارها به روش آزمون و خطا را دارند و این روش را در میان کارکنان نیز تشویق و حمایت میکنند. مدیران خلاق، آمادگی و شهامت پذیرش مخاطرات شکست را نیز به خوبی داشته و پذیرش ریسکهای مالی، روانی، اجتماعی به جهت دریافت پاداش مالی، رضایت شخصی، استقلالطلبی و امور معنوی در آنها به نحو بارزی قابلتوجه است. مدیران خلاق در انجام امور، بیشتر از اینکه دغدغه روال و فرآیند صحیح انجام کار را داشته باشند، به نتیجه رسیدن کار برایشان مهم و با ارزش است.
به عبارت دیگر، نتیجهگرا هستند. کارآفرینان افرادی هستند که با استفاده از مهارتهای خویش و با استفاده از فرصتها و ایجاد ایدههای جدید همیشه نیازمند موفقیتند و به قصد این موفقیت خود، تمایل دارند که انجام کارها با عالیترین استاندارد انجام شود. استقلالطلب و طالب کنترل بر سرنوشت خود هستند. معمولا اطلاعات عمومی وسیع و قدرت تجزیه و تحلیل انتقادی از مسائل را دارند و برای ایدهها و افکار خود نسبت به دیگران ارزش بیشتری قائل هستند و بقیه را از این جهت ضعیفتر از خود میپندارند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: مدیران خلاق مدیریت کسب و کار قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل مدیران خلاق ایده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۶۸۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهارده تغییر مدیریتی استقلال در یک دهه
به گزارش "ورزش سه"، علی خطیر به صورت ناگهانی و شبانه، از سمت خود در استقلال برکنار شد تا اتفاقی که از مدت ها پیش نیز قابل حدس بود، به وقوع بپیوندد. مدیرعامل آبی ها که از همان روزهای ابتدایی نشستن روی صندلی ریاست باشگاه با سرمربی تیم وارد چالش های شدید و بی پایان شده بود، با امضای سه عضو هیئت مدیره باشگاه، سمت مهمش را از دست داد.
این اتفاق در شرایطی رخ داد که پس از روی کار آمدن هلدینگ خلیج فارس و خریداری 85 درصد از سهام استقلال، شایعاتی پیرامون تغییرات مدیریتی در باشگاه به گوش می رسید ولی شاید اغلب علاقه مندان به فوتبال تصور می کردند که این اتفاقات در پایان فصل رخ دهد اما شب گذشته و به یکباره، خبر برکناری علی خطیر رسانه ای شد.
با کنار رفتن علی خطیر، هیئت مدیره استقلال در مقطع فعلی تصمیم گرفته است تا سکان مدیریت باشگاه را در اختیار فرشید سمیعی قرار دهد. نائب رئیس هیئت مدیره استقلال که از زمان مصطفی آجورلو و به عنوان مسئول حقوقی آبی ها وارد باشگاه شد و پس از آن نیز توانسته است که حضور خود در جمع مدیران باشگاه را حفظ کند.
خطیر که تیر ماه سال قبل به سمت مدیرعاملی باشگاه منصوب شد، اواسط اردیبهشت ماه به کار خود پایان داد. چنانچه به 10 سال اخیر و تغییرات مدیریتی در باشگاه نگاهی بیندازیم، مشخص می شود که با چهارده بار جابجایی مدیرعاملان در استقلال، دوازده فرد مختلف روی صندلی ریاست باشگاه نشسته اند.
علی فتح الله زاده که از خرداد 89 به عنوان مدیرعامل استقلال انتخاب شده بود، در اردیبهشت 1393 از این سمت کنار رفت. او با بیان اینکه خوشحال است فرد بزرگی مثل بهرام افشارزاده مدیرعامل این باشگاه شده است گفته بود: «نگران بودم که ایشان این سمت را قبول نکنند که خدا را شکر پذیرفتند و امیدوارم در کارشان موفق باشند.»
بهرام افشارزاده نیز دو سال و سه ماه صندلی ریاست استقلال را در اختیار داشت. در مرداد 1395 بود که او با حکم وزارت ورزش از سمتش برکنار شد. پس از او، رضا حسنی خو به این سمت منصوب شد که دوران مدیریت او فقط سه روز به طول انجامید و او با انتشار نامه ای، از قبول ریاست باشگاه خودداری کرد. حسنی خو دلیل تصمیمش را وجود افراد کارآمدتر برای این پست عنوان کرده بود.
در ادامه این رضا افتخاری بود که یک سال و یازده ماه به عنوان مدیرعامل استقلال مشغول فعالیت بود. پس از جنجال های پیرامون جدایی مامه تیام و سرور جپاروف، او هم مجبور به استعفا شد. افتخاری گفته بود: مشكل جسمی دلیل استعفای من نبود بلكه به دلیل نسبت دادن كم كاری مجبور به استعفا شدم.
پنجمین مدیرعامل استقلال از اردیبهشت 93 به بعد، امیرحسین فتحی بود. اخراج وینفرد شفر، نخستین تجربه مربیگری فرهاد مجیدی و آمدن و رفتن استراماچونی، همگی مهمترین رویدادها و اتفاقات دوران مدیریت او بود. 19 آذر ماه 98 مازیار ناظمی، سخنگوی وقت وزارت ورزش و جوانان درباره اینکه آیا امیرحسین فتحی از مدیریت استقلال استعفا کرده، گفت: ایشان استعفای خود را اعلام کرده است.
پس از فتحی، صندلی ریاست باشگاه استقلال به یک چهره جنجالی رسید. اسماعیل خلیل زاده که عضو هیئت مدیره آبی ها بود، 15 ماه مدیرعامل باشگاه بود. مدیری که مأمور بازگشت استراماچونی به ایران شد ولی هرگز در این امر موفق نبود و در نهایت نیز فرهاد مجیدی را به عنوان جانشین سرمربی ایتالیایی معرفی کرد. خلیل زاده پس از جنجال های فراوان، مشکلات شخصی و برخی مسائل دیگر، از سمت خود استعفا داد.
هفتمین تغییر مدیریتی در استقلال، بازگشت یک چهره آشنا بود. علی فتح الله زاده که یکی از اعضای هیئت مدیره بود، جانشین خلیل زاده شد ولی پس از ابتلا به کرونا و بهانه هایی مبنی بر فراهم نبودن زمینه ها، یک ماه بعد از سمت خود کناره گیری کرد تا صندلی لرزان مدیریت به احمد سعادتمند برسد.
این مدیر پرحاشیه نیز که طرح های اقتصادی خبرسازی مانند پفک آبی را مطرح کرد، با فرهاد مجیدی وارد اختلافات جدی شد و پس از شکست استقلال در فینال جام حذفی، از تلاش هایش برای بازگشت استراماچونی خبر داد اما عمر مدیریت او کم بود و خیلی زود با انتشار نامه ای از سوی هیئت مدیره باشگاه استقلال، از سمتش برکنار شد.
نهمین مدیر استقلال از اردیبهشت 93 به بعد، یک چهره جنجالی دیگر بود. احمد مددی که مخالفان زیادی میان هواداران داشت و رابطه اش با فرهاد مجیدی نیز شکراب شده بود، از سمت خود کناره گیری کرد. او در مهر ماه 99 آمد و پس از اعتراضات شدید به مدیریت، هواداران باشگاه استقلال در محل وزارت ورزش و جوانان تجمع کرده و خواستار برکناری احمدی از سمت مدیرعاملی استقلال شدند. پس از این تجمع، احمد مددی به ساختمان خیابان سئول رفت و جلسهای را با معاون وزیر ورزش و جوانان برگزار و ساعاتی پس از این نشست، مددی از سمت مدیرعاملی استقلال استعفا کرد.
پس از آن، صندلی ریاست استقلال به یک نام آشنا رسید. مصطفی آجورلو به عنوان مدیرعامل آبی ها معرفی شد و این تیم توانست در نهایت قهرمان لیگ برتر شود. با جدایی مجیدی، مدیریت استقلال تصمیم گرفت تا ساپینتو را به عنوان جانشین سرمربی تیم قهرمان معرفی کند اما در نهایت نیز آجورلو در 23 مهر 1401 برکنار شد.
یکی از خبرگزاری های رسمی در آن زمان نوشت آجورلو به این دلیل از سمت خود در این باشگاه برکنار شده که همه تصمیمات را به صورت شخصی و بدون هماهنگی با هیئت مدیره باشگاه استقلال اتخاذ میکرد؛ اتفاقی که باعث دلخوری تعدادی از اعضای هیئت مدیره این باشگاه شد و در نهایت هم برکناری آجورلو را به دنبال داشت.
یازدهمین تغییر مدیریتی، بازگشت چندباره یک چهره آشنا و امتحان پس داده بود که در نهایت و مطابق پیش بینی ها، خیلی زود از سمتش کنار رفت. علی فتح الله زاده که جانشین آجورلو شده بود، در طول 6 ماه حضور در باشگاه استقلال، در بخش درآمدزایی ناتوان بود و به دلیل عدم پرداخت مطالبات استراماچونی و حذف استقلال از لیگ قهرمانان، مجبور به استعفا شد.
دوازدهمین تغییر مدیریتی استقلال، آمدن حجت کریمی بود. او توانست با دریافت وام از بانک شهر، طلب استراماچونی را پرداخت کند اما جنجال ها و اختلافات میان او و ساپینتو، منجر به از دست رفتن قهرمانی در هر دو جام شد. پس از آن، کریمی با طی کردن یک بازه زمانی طولانی و فرسایشی، توانست مجوز حضور جواد نکونام در استقلال را دریافت کند اما بلندپروازی های او برای جذب علیرضا بیرانوند و شکست بزرگ نقل و انتقالاتی سبب شد تا او هم تن به استعفا بدهد.
و بالاخره سیزدهمین مدیر استقلال از اردیبهشت 93 تاکنون، علی خطیر بود که همه در جریان ریز و درشت اتفاقات رخ داده در دوره مدیریتی وی هستیم. حالا و در شرایطی که فرشید سمیعی به عنوان سرپرست مدیرعاملی استقلال منصوب شده که او چهاردهمین مدیر استقلال در 10 سال گذشته است. باید دید که آیا حکم موقت سمیعی قطعی خواهد شد یا اینکه نفر پانزدهم روی صندلی ریاست باشگاه خواهد نشست.